آیا کسی از دیدن گل سیر خواهد شد ؟
آیا کسی در صحبت گل پیر خواهد شد ؟
صد کوه اگر غم داری و یک جو اگر شادی
این را نگه دارش
و آنرا به قعر دره بسپارش.
دنیا گذرگاهی ست.
صد سال اگر جان را بفرسایی
صد قرن اگر آن را بپیمایی
راز وجودش را ندانی چیست.
شب را همین تنها مبین تاریک و دلگیر
بنگر چه میگوید ترنم های مهتاب
با ساز ناهید.
بر سنگ یا بر پرنیان شیرینی خواب
بوی سحر پروانه گل آب
امید فردا
روز نو
دیدار خورشید!
من دل به زیبایی به خوبی میسپارم دینم اینست
من مهربانی را ستایش میکنم آیینم اینست
من رنج هارا با صبوری میپذیرم
من زندگی را دوست دارم
انسان و باران و چمن را می ستایم
انسان و باران وچمن را می سرایم.
در این گذر گاه
بگذار خود را گم کنم در عشق در عشق
بگذار از این ره بگذرم با دوست با دوست....
ای بهترین گلهای عالم!
ای خوش ترین لبخند هستی۱
ای مهر و ماه راه من در این گذر گاه!
همواره بر روی تو خواهم دوخت....
چشمان سیری ناپذیرم را
تکرار نامت باغ گل کرده ست
صحرای خاموش ضمیرم را.
من با تماشای تو سبزم چون جوانی
من با تو جان تازه دارم جاودانی.....
آیا کسی از دیدن گل سیر خواهد شد ؟
آیا کسی در صحبت گل پیر خواهد شد ؟
فريدون مشيري