۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

تنها برای آخرین روز

برای آخرین گلوله

آخرین تفنگ

آخرین پیراهن پاره

آخرین باتوم

آخرین فرار

آخرین کوچه ی بن بست

آخرین الله اکبر

آخرین قطره ی اشک

آخرین مشت

آخرین سنگ

آخرین در بسته

آخرین نگاه

آخرین آتش

آخرین بغض

آخرین نفرین

آخرین سلول

آخرین شلاق

آخرین فریاد

آخرین ننگ

آخرین مرگ

اولین طلوع

تنها برای اولین طلوع......


آماده
.
.
.

آتش

.

.

.

بنگ


۲ نظر:

علیرضا گفت...

آدم یاد اعدام های ده ی ۶۰ می افته!
:(

ف ر ز گفت...

برای آنچه که نبود.....



کجایی تو دختر؟ خیلی دلم واسه نوشته هات تنگ می شه وقتی نمی نویسی...